روزنامه گل
وحیدرضا عبدی نژاد - بی شک سنگربانان جهان فوتبال همیشه نقشی تعیین کننده و بسیار موثری را ایفا میکنند و حتی سرنوشت سقوط و صعود و قهرمانی یک تیم ، به نحو محسوسی به مهارت ها و آمادگی گلرهایشان گره میخورد.به همین بهانه رویکردی متفاوت به شرایط خاص فعلی این پست جذاب و خاص در فصول اخیر فوتبال (اروپا و خودمان) داریم؛در فصل رو به اتمام فوتبال اروپا حوادثی ظاهرا ناخوشایند ولی در باطن، اتفاقات جالب و دلگرم کننده و البته مثبتی برای برخی از تیمهای مدعی فوتبال اروپا رخ داد..آنهم مصدومیتهای بد موقع برای سنگربانان اصلی تیمهای بزرگی مثل لیورپول، رئال مادرید، بارسا و قبلتر از آن باشگاه بایرن مونیخ بود.. دروازهبانان بزرگی که برای تیمهایشان یک قوت قلب و وزنه محسوب میشدند به یکباره شوک بزرگی را با مصدومیتهای طولانی مدت خود به باشگاه و طرفدارانشان دادند. آغازگر چنین موج خاص (مورد بحث ما) در فصل گذشته و از تیم بایرن مونیخ بود و آنهم شکستگی پای نوئر بایرنی ها هنگام اسکی در تعطیلات زمستانی بود و منجر به وداع طولانی او با چهارچوب دروازه شان شد. طبیعتا باواریایی ها دست به کار شدند و سومر سوئیسی را جانشین وی کردند.در ادامه این دروازهبان سوئیسی که در اوج آمادگی بود توانست چهره موفقی را از خود به نمایش بگذارد و همین عامل باعث شد تا با پیشنهاد چشمگیر اینتریها مواجه شود و نهایتا در حال حاضر به سنگربان شماره یک اینتر تبدیل شده است. مشخصا علاوه بر تواناییهای بالای وی میتوان گفت او تا حدی هم میتواند داستان پیشرفت چشمگیر خود و حضور فعلی اش در اینتر را مدیون شکستگی ناگهانی پای مانوئل نوئر آلمانی باشد و به قولی این سومر بود که نهایت بهره و لذت را از تعطیلات زمستانی و ورزش اسکی مانوئل برد، نه نوئر! از طرف دیگر تیبو کورتوا هم در ابتدای فصل کنونی غایب بزرگ رئال بود و مصدومیت طولانی مدتش که تا همین حالا هم ادامه دارد باعث شد تا ابتدا رئالیها کپا را به خدمت بگیرند و با فراز و نشیبهایی که او داشت بلافاصله به سنگربان کم نام و نشان و همیشه نیمکت نشین خود یعنی لونین رومانیایی میدان دادند و او هم نهایت استفاده را از این فرصت به دست آمده برد و اکنون کار به جایی رسیده که ستاره ای جدید در مدار کهکشانی ها چشمک میزند و او به گزینه مورد اعتماد رئال در درون دروازه تبدیل شده است.میتوان گفت این روزها کورتوا دغدغههای خاص خود را دارد چرا که بزودی با بازگشتش به شرایط مسابقه با یک رقیب سرسخت و بزرگ مواجه خواهد شد و باید چالش رقابت با لونین را به جان بخرد، بماند که رقیب سنتی رئال یعنی بارسا هم از اوایل فصل با چنین وضعیتی مواجه شد و در نبود تراشتگن، با گلر دوم خود بازی به بازی، نسبتا خوب پیش میروند.
سرانجام لیورپولیها هم درگیر این موج عجیب و ناخواسته شدند
قرمزهای آنفیلد با مصدومیت تلخ و طولانی مدت آلیسون بکر به دروازهبان جوان و ذخیره خود یعنی کلهر اطمینان کردند جالب آنکه این گلر صورت سنگی و ظاهرا خونسرد هم با عملکرد و عکس العملهای جذاب خود لیورپولیها را به داشتن یک دروازهبان آیندهدار، آماده و قابل اطمینان امیدوار کرد و آلیسون را هم وارد همان چالش کورتوآ و .. کرده است! این امواج ناخواسته و به ظاهر نگران کننده ولی در عمل نتیجه بخش و آتی ساز (پدید آمدن گلرهای آینده دار) برای تیمهای بزرگ مذکور میتواند یک کپی برداری خودخواسته و مفید و موثر برای برخی از تیمهای لیگ برتری ما باشد.حال بماند که در طول تاریخ لیگ و فوتبال مان هر از گاهی برخی باشگاه های بزرگ داخلی ما هم با این 'چالش گلر ساز' روبرو بودند و در همان مقاطع، (بعدها) گلرهای بزرگی به فوتبال ایران معرفی شدند.
اتفاقا شرایط اخیر پرسپولیس مقابل ذوب آهن، مورد مشابهی را برای سرخپوشان ایجاد کرد چرا که محرومیت بد موقع بیرانوند در آستانه بازی حساس مقابل ذوب آهن آنها را مجبور به استفاده از گلر جوان و ذخیره خود کرد، هرچند وقوع این داستان خاص برای پرسپولیس فقط برای یک تک بازی مهم بود ولی ممکن است در ادامه فصل باز هم چه برای قرمزپوشان و چه سایر تیمهای لیگ برتری تکرار شود و البته رفیعی جوان و تشنه بازی کردن، در یکی دو صحنه نشان داد که پرسپولیسیها بیشتر از اینها میتوانند روی او در برخی از بازیهای دیگر حساب کنند و در صورت نبودن های احتمالی آینده بیرو این دروازهبان هم میتواند راه دروازهبانان سابقاً گمنام ولی در حال حاضر خوشنام اینروزهای فوتبال اروپا را برای خود پیش بگیرد.
حالا در آستانه بازی های حذفی هستیم و پرسپولیس بازی تقریبا آسانی با نفت و گاز گچساران در جام حذفی را در پیش رو میبیند،با همه اعتماد باشگاه و کادر فنی به توانایی های بیرانوند، حقیقتا چقدر تصمیم بجا و جسورانه ای از سوی اوسمار خواهد بود که با میدان دوباره دادن به این دروازهبان جوان علاوه بر بالاتر بردن اعتماد به نفس رفیعی، یک پدیده و گلر آینده دار را به باشگاه و حتی فوتبال مان معرفی کند و بهتر بگوییم برای خود یک یادگاری پدیده طور و با ارزش بجا بگذارد.ناگفته نماند که علاوه بر پرسپولیس تیمهای مدعی دیگر مانند سپاهان و استقلال و غیره هم میتوانند در رقابتهای جام حذفی، مخصوصا در مراحل اولیه جام از دروازبانهای جوانتر و ذخیره خود به قصد معرفی پدیده های نوین و آماده سازی شان برای روزهای سخت و بدون مردان اصلی دروازه هایشان در آینده ای نامعلوم (غیبتهای احتمالی) به آنها فرصت مناسبی دهند و اینان را محک جدی بزنند و با میدان دادن به آنها به کشف جدیدی از پتانسیل نهفته باشگاه های خود برسند ، همان اتفاقی که در اکثر باشگاههای بزرگ اروپایی مذکور به خوبی جواب داده و حالا به یک اپیدمی ناخواسته ولی کاملا موفق تبدیل شده است ،در فوتبال خودمان هم میتواند یک روند جدید و اتفاق جالب را رقم بزند. نکته مثبت دیگر این روند نوبرانه، بالا رفتن انگیزه دروازبانان اصلی و همینطور حفظ انگیزه برای فیکس ماندن در تیم های خود است.اما کلام پایانی؛ با علم به اینکه ما از نظر امکانات و سایر موارد تا حد محسوسی عقبتر از فوتبال روز دنیاییم، کاش حداقل در این موضوع خاص (از اتفاقات مثبت ناخواسته آنها) با یک حرکت هوشمندانه و بطور آگاهانه و خودخواسته یک کپی برداری از آنها داشته باشیم؛ قطعا ضرر نخواهیم کرد و چه بسا این ماجرا حتی زمینه ساز نتایج مثبت و آتیه ساز برایمان باشد ، شک نکنید از دل همین اتفاقات، مردان آینده دار و بزرگ قفس توری برای فردای فوتبال ما معرفی میشوند.
#پیج رسمی روزنامه گل