روزنامه گل
روزنامه گل- بدی داستان این است که تا یک کلمه حرف میزنی، یک عده میریزند سرت که «سیاسی» نباش. باور کنید ما کاری به سیاست نداریم، اما کاش به سیاست هم میگفتید کاری به کار ما نداشته باشد و بگذارد زندگیمان را بکنیم. در این مملکت مگر زیست غیرسیاسی هم داریم؟ اینجا سایه سنگین تفکرات سلیقهای و سیاسی، از اقتصاد و فرهنگ و هنر تا خورد و خوراک و پوشاک و تفریح و سرگرمی گسترده است؛ از کدام کنش غیرسیاسی حرف میزنید؟ فحاشی و چرندگویی اخیر حسن عباسی علیه فوتبالیستها هم بخشی از همین داستان است. آقایانی که بدون علم و تخصص به همه حوزهها سرک میکشند و از سیاست خارجی تا آداب زناشویی را از دخالت معاف نمیدارند، چرا نباید در مورد فوتبال اظهار فضل کنند؟
جناب عباسی، رییس اتاق فکر «اندیشکده یقین»، واضع تئوری برگزاری مراسم تاسوعا و عاشورا در حسینیه کاخ سفید و برپایی مراسم نیمهشعبان در کاخ باکینگهام لندن، حالا همه فوتبالیستها را بدون استثناء مشتی لاابالی بیارزش خوانده است. تفکرات حیرتانگیز او و امثال او مملکت را به این روز انداخته است و البته که آنها در زمینه فوتبال هم خودشان را صاحب نظر میدانند. این آقای عباسی قبلا هم چند نطق بلند بالا علیه علی دایی، کارلوس کیروش و بقیه اهالی فوتبال داشته است.
یکی دیگر از این جماعت، علیاکبر رائفیپور است که با لیسانس حسابداری در مورد همه چیز اظهارفضل میکند، اما حق کریم باقری و مهدی مهدویکیا نمیداند که به عنوان دو شهروند، در مورد مسایل مربوط به کشور خودشان موضع بگیرند. همان مهدویکیا که مورد تمسخر «استاد» است، لااقل در گوشهای از آلمان برای کشورش حسن شهرت درست کرده، خاصیت این سخنوران پرشمار برای ایران چیست؟ بشیر حسینی، فوق تخصص لشکرکشی هم هست؛ کسی که فوتبال را یک پدیده «جنسی» میبیند و عقیده دارد هر ملتی که شهوتش بیشتر باشد، آنجا موفقتر است! آنچه اشاره شد فقط گوشه بسیار کوچکی از شاهکارهایشان آقایان بود؛ کسانی که بدبختانه در مملکت ما اثرگذار هستند و کشوری با این پتانسیل بزرگ برای پیشرفت را چنین غمانگیز گرفتار کردهاند. بینوا ایران...
عالی بود. تا کی باید اینا حرف مفت بزنن و کسی جلوشون درنیاد ؟