روزنامه گل
کاش یک بزرگتر بالای سر عبدی بود، گوش او را میپیچاند و به این بازیکن سر به هوا یادآوری میکرد لباسی که امروز بر تن اوست، جایی که او امروز ایستاده، رویای محال بسیاری از جوانان ایرانی است، استعدادهایی که شانس به آنها رو نمیکند و هر چه میزنند به در بسته میخورد. حالا که دری به تخته خورده و اقبال بلند عبدی باعث شده او دیده شود، سهلانگاریهای این پسر دارد طلاییترین روزهای زندگی او را میسوزاند. عمل زیبایی دماغ؟ یعنی هیچ فرصت دیگری برای این کار حیاتی وجود نداشت؟
واضح است که عبدی استعداد دارد. او «متولد دربی» است. در اولین بازیاش جلوی صد هزار نفر یک گل سه امتیازی زده. در نیمهنهایی و فینال آسیا موفق به گلزنی شده و در یک دربی دیگر به اندازه یک فصل، همه مدافعان استقلال را به هم پیچانده. این که او امروز نیمکتنشین میشود و ناراحتی هم بابت این موضوع ندارد، یعنی قدر استعدادش را نمیداند. این که نمیدود، نمیجنگد و برای بهبود شرایطش تقلا نمیکند، زنگ خطر بزرگی است. این روزها مثل برق و باد میگذرند و شاید فردا فقط یک حسرت ابدی برای عبدی باقی بماند.
این چندمین بار است که به خواب خرگوشی مهاجم پرسپولیس میپردازیم، اما گویا فایده چندانی ندارد. عبدی در این دو سال نه خوب هدایت شده، نه خودش برای ارتقای جایگاهش تلاش کرده است. این هم از طنزهای تلخ روزگار است؛ گاهی کسی که همه وجودش اشتیاق برای موفقیت است، فرصت مناسب پیدا نمیکند و در عوض بخت سراغ کسی میرود که «حال» استفاده از آن را ندارد. فردا سلامت میکنیم آقای عبدی!
#پرسپولیس #مهدی عبدی #نکته #اختصاصی گل