روزنامه گل
حسن صانعیپور- "
فوتبال مانند زندگی است و به پشتکار، سخت کوشی، فداکاری و احترام به تواناییها نیاز دارد." این جملات زیبا در فوتبال ایران نامانوس و مضحک تلقی میشود. رونالدو ستاره پرتغالی فوتبال جهان نیز در مورد تاثیرفوتبال در اخلاق جمله زیبایی را بیان کرده است: "هر آن چه درباره اخلاق و تعهدات مردانه میدانم را مدیون فوتبال هستم." آری فوتبال باید ستونهای اخلاق و جوانمردی را استوارتر از گذشته نماید و بدان شکل و سیمایی تازه ببخشد. اما آنچه در فوتبال ایران و شاید در بعضی کشورهای دیگر مشاهده و ملاحظه میشود، چیزی متفاوت با این صحبتها و نقل و قولهاست. گویا فوتبال عرصه و تریبون و حتی صحنهای "Scène" برای عقدهگشاییهایی است که در هیچ محفل و هیچ درگاهی نمیشود آن را به دیگران عرضه داشت. این مُعضل، قطع به یقین با صدور بیانیه، عکسالعملهای شدید انضباطی و حتی کسر امیتاز حل نشده و نخواهد شد. در همین فصول اخیر به تعداد بالغ بر انگشتان یک دست، دیدارهای تیمهای مختلف بدون حضور تماشاگر و یا صرفا با حضور بانوان برگزار شده اما همچنان گوش دوستداران فوتبال با الفاظ نامناسب نواخته میشود و چشم آنان به پرتاب اشیاء سبک و سنگین مزین میگردد.
همین یادگار امام
دیدار قرمزهای ایران در تبریز برخلاف سایر بازیهای لیگ و جام حذفی در چند فصل اخیر بسیار جذاب، دیدنی و با کیفیت بود. اگر از مسایل فنی بازی بگذریم باید به جریانات مربوط به اخلاق و رفتار تماشاگران، بازیکنان، مربیان و سایر عوامل تیمها نگاهی موشکافانه بیاندازیم. افشین پیروانی مدعی است در اکثر ورزشگاهها به او توهین و فحاشی شده است. هواداران تراکتور از خجالت بازیکنان و کادرفنی پرسپولیس درآمده و یقینا اگر تعداد هواداران پرسپولیس نیز به حد نصاب فحاشی میرسید، پاسخی دندان شکن به هواداران تراکتور میدادند. در درون زمین و در صحنههای پنالتی نیز واکنش چند بازیکن قابل توجه است. به قول مجری تلویزیونی، کمتر دیده میشود بعد از نواختن پنالتی " البته در ضیافت پنالتیهای انتهای بازی و نه در زمان برگزاری مسابقه" بازیکن بعد از به ثمر رساندن گل به شادی غیرمتعارف و نشان دادن لوگوی باشگاه و تحریک تماشاگران بپردازد. حسین کنعانیزادگان معتقد است که پنالتی او به علت حرکت بیرانوند قبل از ضربه به توپ، باید تکرار میشد؛ کاری به خطکشیهای زمین نداریم، اما با این جو پر التهاب، تمرکزی نیز برای داوران باقی مانده است که بتوانند، تخلف احتمالی را اعلام نمایند. با این وصف باید به جرات گفت؛ در بازی تبریز کیفیت بازی قربانی بداخلاقیها و به تعبیری بیاخلاقی هواداران، بازیکنان و حتی مربیان شد.
همان ایسلندی زشت
در دیدار پرسپولیس با استقلال خوزستان نیز اتفاق عجیبی رخ داده بود که همچون سایر دیدارهای لیگ رفع و رجوع شد. "تشویق ایسلندی بازیکنان و هواداران پرسپولیس که در لابلای آن توهینهای ریز و درشتی علیه باشگاه استقلال و هوادارانش صورت گرفت." ویدیوئی که درخروجی سایت باشگاه پرسپولیس قرار گرفت و سریعا نیز پاک شد. " پاک شدن ویدیو ادله اثبات تخلف است." چه تعبیری از این اتفاق باید نمود؟ مگر نه اینست که تحقیرِ حریف، از جانب هردو طیف آبی و قرمز، هدف اصلی حضور در ورزشگاه میباشد؟ مگر نه اینست که حوزه فرهنگی فوتبال ایران اعم از باشگاه و فدراسیون، بسیار ضعیف عمل کرده است؟ مگر نه اینست که اشتباهات سهوی داوران که همواره تعبیر به جانبداری شده، صرفا در برنامههای تلویزیونی با حمایتهای ناشیانه از داوران توجیه شده و آنگاه که داوری در جشن قهرمانی یک تیم با لباس داوری ظاهر میشود و داوری دیگر از تخلفات احتمالی صحبت میکند، سکوتی به پهنای فوتبال ایران حاکم میگردد؟ در این شرایط البته نباید سنگ روی سنگ بند شده و هوادار بی خبر و یا تحریک شده، با هر سوت درست و غلطی تفسیر به رای کرده و واکنش نامناسب نشان میدهد.
بازیکنان تحریک کننده
بازی در جام حذفی یک سرش باخت و سر دیگرش پیروزی است. حتی در بازیهای لیگ نیز بُرد و باخت لازمه فوتبال بوده و تساوی صرفا شرایط را تعدیل میکند. اما این هیاهوی ایجاد شده توسط تعدادی از بازیکنان که از ابتدای بازی آغاز و تا صفحات مجازی ادامه مییابد، چه علتی میتواند داشته باشد؟ تحریکات مخربی که صرفا فضای هواداری را برهم زده و خاکریزهای دشمنیِ آشکار و پنهان را برپا نموده است. "بازیکنانی که اغلب با یکدیگر ارتباط داشته و در اردوهای تیم ملی عکسهای یادگاری زیادی را به نمایش میگذارند." اما به نظر میرسد آن عکسها نمایش است و این عکسالعملها واقعیتی انکار ناپذیر است. به همین دلیل است که تعصبات غلیظ شده باشگاهی، لیگ را به حاشیه بُرده و دوستیها ظاهری نیز تیم ملی را از شرایط مناسب دور کرده است. " بعضی از بازیکنان، محرکهای فعال بداخلاقی در جامعه فوتبال ایران هستند."
هوادار مقصر نیست
قطعا و یقینا و مسلما هوادار مقصر نیست. او الگوی مناسبی برای هواداری و رفتارهای خود در ورزشگاه ندارد. او میآید تا به قول خودش تخلیه روحی شود، شادی کند، هیجان را تجربه نماید، لذت ببرد و با ذهنیتی مناسب از ورزشگاه خارج گردد. اما فضا حاضر، این امکان را از او گرفته است. اکثر شعارهای هواداری خارج از قاعده و توهین آمیز است. حتی القابی که به یکدیگر دادهاند نیز کریه و غیرقابل بیان است. این داستان در بین جمعیت سرخابیها که به وسعت ایران و حتی خارج از مرزهای کشور پراکنده هستند، بسیار پُررنگتر و فاجعهآمیزتر است. " چرا اینگونه است؟" موضوع به زیرساخت این جریان بازمیگردد. عمق مسئله در رفتارهایی است که از فوتبال چیز دیگری مطالبه دارد. اصل حرکت در این نکته نهفته است که باید به هر طریقی برنده بود. آنگاه هوادار نیز چارهای جز حرکت در مسیر تعریف شده ندارد و به بیراهه بداخلاقی و بیاخلاقی کشانده میشود. " البته فوتبال دولتی که در آن تمایلات رنگی نیز دخیل است در این جریان بیتاثیر نیست."
بفرمایید بیانیه
کمیته انضباطی پنجشنبه شب گذشته و بعد از پایان دیدار نفسگیر پرسپولیس و تراکتور بیانیهای را روی خروجی سایت فدراسیون فوتبال قرار داد؛ در بیانیه کمیته انضباطی به صراحت اعلام شده است: از این پس با تکرار بیاحترامیها و توهینهای کلامی از سوی عوامل اجرایی و بازیکنان و تماشاگران، اقدام به کسر امتیاز از باشگاهها خواهد شد. جالب اینکه این کمیته اعلام کرده این مسئله بر اساس مادههای قانونی است." بفرمایید بیانیه" بعد از باشگاهها نوبت به فدراسیون فوتبال و کمیته انضباطی این نهاد رسید تا دست به قلم شده و بیانیه صادر نماید. فرض کنیم در راستای همین بیانیه چند امتیازی از چند تیم کسر شد، آیا موضوع اخلاق به طور کامل حل شده است؟ برخورد و عدم مدارا با متخلفان البته خواسته هواداران واقعی فوتبال ایران است اما با صرف بیانیه و کسر چند امتیاز موضوع حل نخواهد شد. " جریان از این قرار است که در فوتبال ایران تخلفاتی متصور است که ریشه تمام بداخلاقیها تلقی میگردد." قبل از هر چیزی باید علت گلآلود شدن فوتبال را جویا شد.
#کمیته انضباطی #فوتبال