روزنامه گل
معین احمدوند - در جریان اردوی تیم ملی ایران در امارات، سردار آزمون در گفتگو با مجری برنامه فوتبال برتر، بحثها و ادعاهای عجیبی مطرح کرد.مهاجم تیم شباب الاهلی که در مقطع ابتدایی فصل از ناحیه مچ پای چپ و استخوان نازک نی دچار آسیبدیدگی شدیدی شد و تمامی دیدارهای اخیر باشگاهی و ملی را بنا به این دلیل از دست داد، حال به عنوان یک بازیکن مصدوم در طول مصاحبه با محمد حسین میثاقی از مسائلی حرف زد که یکی از دغدغههای آینده نامعلوم فوتبال ایران به حساب میآید.
او مدعی این قضیه شد که اگر خود و رفقای همسن و سالش همین حالا از تیم خداحافظی کنند و برای همیشه بروند، چه بازیکنانی در فوتبال باشگاهی ایران وجود دارند که جانشین به حق و مستحقی برای آنها محسوب شوند؟ او حتی پایش را از این مقوله فراتر گذاشت و از میثاقی پرسید که در همین لحظه یک لیست یازده نفره از بازیکنان لیگ برتر معرفی کنید که شایستگی پوشیدن پیراهن تیم ملی را داشته باشند!
البته که بخشی از صحبتهای سردار راجع به پیدا نشدن و کمبود تولید بازیکنان جوان و آیندهدار از دل لیگ برتر درست به نظر میرسد اما تنها این موضوع، برای بررسی و کنکاش در این سوژه مدنظر کافی نیست و دلایل دیگری هم هستند که به راحتی میتوانند ميانگين سنی تیم ملی را بدون توجه به استعدادهای جوان فوتبال باشگاهی،بازی به بازی افزایش دهند. در ابتدا باید به این موضوع توجه داشت که سردار آزمون در حال حاضر سی ساله است و نهایتاً تا سه الی چهار سال دیگر بتواند برای تیم ملی به شرط حفظ کیفیت بالای خود کارایی داشته باشد و در قامت یک مهاجم گل بزند اما جا دارد این سوال را از بازیکنی بپرسیم که تجربه حضور در تیمهایی همچون بایرلورکوزن و رم را در کارنامه خود داشته است:مگر شما و امثال شما به مانند بیرانوند و جهانبخش،تیم ملی را خريدهاید و مالک آن هستید که با این لحن و بیان درباره فوتبال ایران و استعدادهای بیپایانش اظهار نظر میکنید؟
آیا قرار است این نسل از تیم ملی را مجدداً در تورنمنتهای بعدی ببینیم؟در واقع، هر چیزی شروع و پایانی دارد و آیا فکر نمیکنید که در این برهه انتهای ماجراجویی نسل شما به سر آمده است؟ آیا احساس نمیکنید که مقداری بیش از حد از مردم فاصله زیادی گرفتهاید؟ تمامی این موارد گفتیم و نوشتیم تا دقیقا به این موضوع برسیم؛ اگر سرمربی تیم ملی کسی جز قلعهنویی بود، آیا باز هم کسانی همانند سردار آزمون میتوانستند به خود جرئت دهند و ادعا کنند که در مقطع فعلی، بازیکنان شایستهای برای رسیدن به پیراهن تیم ملی وجود ندارند؟
در حقیقت باید به این موضوع اقرار کرد که امیر قلعهنویی دیگر جسارت روزگار جوانی خود را ندارد و به هیچ وجه حاضر نیست ریسک تغییر نسل را به جان بخرد و پای این امر مهم، تاوان و غرامت سنگینی بپردازد! اکثر تیمهای آسیایی در طی سالیان اخیر دست به تغییر نسل زده و پوسته و هویت تیمی خود را عوض کردهاند تا چهره جدیدی از آنها در رقابتهای مختلف مشاهده شود. اما نکته جالب اینجاست که تیم ملی ایران همچنان با همان نسلی که توسط کارلوس کی روش قبل از جام جهانی 2018 روسیه پیریزی شد،به کار خود ادامه میدهد و در طول این مدت مدید تغییرات حاصل شده بسیار جزئی بوده است.
شاید اگر یک سرمربی خارجی به جای امیر قلعهنویی بر روی نیمکت تیم ملی نشسته بود، تغییر نسل و پیدا شدن نسل بعدی حتی با وجود کمبود بازیکنان مستعد و جوان آسانتر اتفاق میافتاد و سردار آزمون هم دیگر به خود اجازه نمیداد که این قدر راحت درباره مسائلی از این قبیل و جایگاه از پیش قطعی شده و رزرو شده خود برای جام جهانی 2026 حرف بزند و مدعی ادعاهایی شود که اساساً در اکثر اوقات مضحک و واهی به نظر میرسند!