روزنامه گل
احسان حیدری در خصوص شرایط جسمانی خود پس از حادثه رخ داد در مسابقات لیگ و تعداد بالای ورزشکاران که موجب شد با یکدیگر برخورد داشته باشند گفت:تعداد شرکتکنندگان زیاد بود، ولی این موضوع مشکلی ندارد. در خیلی از کشورها مسابقات با تعداد بیشتر هم برگزار میشود. مشکل اصلی مسائل ایمنی و بستن مسیر بود. نکات ایمنی که باید پلیس، فدراسیون و خصوصاً هیأت مازندران رعایت میکردند، رعایت نشده بود. مسیر اصلاً بسته نبود. موتورسوارهای اسکورت بسیار بیاحتیاط حرکت میکردند و دلیل بیشتر تصادفها هم همین موتورسوارها بودند.
حدود هشتاد درصد حوادث به دلیل ایمن نبودن مسیر بود
وی درباره شرایط درمان خود اظهار داشت: هنوز درگیر درمانم هستم. فدراسیون هم تاکنون هیچ تماسی با من نگرفته است و درمانم همچنان ادامه دارد. احتمالاً باید یک عمل جراحی دیگر هم انجام بدهم. تنها یکبار تماس گرفتند آن هم تقریباً یک هفته بعد از حادثه. ولی زمانی که در بیمارستان بستری بودم یا بعد از آن که مشغول کارهای درمانی بودم، نه از طرف هیأت مازندران و نه از فدراسیون هیچ تماسی گرفته نشد. در این مسابقه نزدیک به بیست نفر آسیب دیدند و حدود پنج میلیارد تومان خسارت به دوچرخهها وارد شد و این آخرین بار نخواهد بود. حتی ملیپوشها و ورزشکاران باسابقه هم از این موضوع ناراحت بودند. یکی از مشکلات بزرگ در آن مرحله از لیگ این بود که جوانان و بزرگسالان را با هم استارت کردند و در یک گروه مسابقه دادند. حدود هشتاد درصد حوادث به دلیل ایمن نبودن مسیر بود. مسیر را نتوانستند کنترل کنند، ببندند و جلوی خودروها و موتورسیکلتهای عبوری را بگیرند.

دوچرخهام که حدود پانصد میلیون تومان قیمت داشت، کاملاً از بین رفته و قابل تعمیر نیست
این ورزشکار آسیب دیده درباره هزینه های شخصی که در این مسابقات متحمل شد گفت: تا الان تمام هزینهها را خودم پرداخت کردهام. حدود بیستوهشت تا سی بخیه روی صورتم خورده، رباط زانوی پای چپم پاره شده، عضله پای راست و ساق پای چپم آسیب دیده است. زخمها هم خدا را شکر تا حدی خوب شده، اما دوچرخهام که حدود پانصد میلیون تومان قیمت داشت، کاملاً از بین رفته و قابل تعمیر و استفاده نیست. احتمالاً باید یکی دو جراحی پلاستیک دیگر هم انجام بدهم، چون صورتم تغییر شکل داده است.
در پاییز، یعنی در بدترین زمان، لیگ را برگزار کردند
حیدری در این خصوص که آیا برگزاری همزمان مسابقات بزرگسالان و جوانان را اتفاق مثبتی می داند یا خیر گف: در هیچ جای دنیا جوانان و بزرگسالان با هم استارت نمیزنند. از هجده سال به بالا وارد رده بزرگسالان میشوند. اما زیر هجده سال هیچ جای دنیا اجازه شرکت همزمان با بزرگسالان را ندارند، چون از نظر توان بدنی و ذهنی در طول مسابقه کنترل لازم را از دست میدهند و تجربه کافی ندارند. فشار زیاد باعث بروز حادثه میشود، حتی اگر خودشان تقصیری نداشته باشند. از ابتدای سال ۹۴ تا پایان شهریور هیچ مسابقهای برگزار نکردند، ولی به یکباره در عرض یک ماه، سه مسابقه با فاصله دهروزه برگزار کردند. بهترین فصل سال از دست رفت و در پاییز، یعنی در بدترین زمان، لیگ را برگزار کردند. این نشان از نبود برنامهریزی و مدیریت دارد. این حجم از مسابقات پشت سر هم برای تیمها، باشگاهها و ورزشکاران دردسرساز شد. حتی وسط همین برنامه، مسابقات پیست هم برگزار کردند.
موتورسواران اسکورت با سرعت ۱۴۰ تا ۱۵۰ کیلومتر از کنار دوچرخهسوارها عبور میکردند
وی درباره رفتار های خطرناک تیم اسکورت گفت: گزارشی از حادثه به فدراسیون ارسال کردیم. جالب اینکه همان گزارش ما را بدون بررسی، کپی کردند و در رسانهها منتشر کردند. درحالیکه حتی اطلاع دقیقی از جزئیات نداشتند و می گفتند فقط یک خراش کوچکی بوده و اتفاق خاصی رخ نداده است، در حالی که واقعیت چیز دیگری بود. زمین خوردن در مسابقات امری طبیعی است، اما اینجا حادثه بهدلیل اشتباه کادر برگزاری رخ داد، نه ورزشکار. فقط من نبودم و حدود ده نفر دیگر هم توسط موتورسواران اسکورت دچار آسیب شدند. آنها با سرعت ۱۴۰ تا ۱۵۰ کیلومتر از کنار دوچرخهسوارها عبور میکردند و یادشان رفته بود وظیفهشان چیست. باید مسیر را پنج تا ده دقیقه قبل از رسیدن گروه ایمن میکردند، نه اینکه همزمان با عبور گروه حرکت کنند.

اگر زخم من دو سانتیمتر بالاتر بود، به چشمم آسیب میزد و اگر دو سانت پایینتر بود، گردنم را میبرید
حیدری ادامه داد: یکی از موتورسوارها وسط مسیر بین دوچرخهسوارها انحراف پیدا کرد و به من زد. پشت سر من هم هفتهشت نفر زمین خوردند. یکی زانویش شکست، یکی چانهاش شکست و دوچرخهها کاملاً آسیب دیدند. قبل از خط پایان هم یکی دیگر از موتورسواران با ملیپوشها برخورد کرد. من سی بخیه خوردهام، رباط پاره و عضله آسیبدیده دارم، و اگر این زخم دو سانتیمتر بالاتر بود، به چشمم آسیب میزد یا دو سانت پایینتر، گردنم را میبرید.الان حدود یک ماه و ده روز از حادثه گذشته و در این مدت تنها اردکانی، دبیر فدراسیون، با من تماس گرفته و حتی رئیس فدراسیون تماسی با من نداشته است. یک سال زحمت من از بین رفت، دوران نقاهت و عوارض روحیروانی هم بهجای خود.
مسابقه باید امنترین محل برای ورزشکار باشد
وی در این باره که بعد از این حادثه خیلی از خانواده ها از ادامه فعالیت فرزندشان صرف نظر کردند گفت: بعد از پخش عکسهای حادثه، خانوادهها نگران شدند. حتی بعضی از والدین اجازه نمیدهند فرزندانشان ادامه بدهند. میگویند وقتی در مسابقهای که باید امنترین محل برای ورزشکار باشد چنین اتفاقی میافتد، دیگر چه اعتمادی باقی میماند؟ در تمرین ممکن است خودرو عبوری بزند و برود، اما در مسابقه چنین چیزی نباید رخ دهد. وظیفهی موتورسوار اسکورت حفاظت از جان ورزشکار است، نه ایجاد خطر برای او. متأسفانه همین مسئله باعث دلسردی خانوادهها از این رشته میشود.