روزنامه گل
درست همان زمانی که خبرنگاران و هواداران فوتبال آماده میشدند تا با خشمگینترین کلمات ممکن به توصیف نبرد سرد و ساکن تراکتور و پرسپولیس بپردازند، همه چیز عوض شد و یک کارت قرمز و دو سوپرگل، حیثیت بزرگترین بازی هفته را خرید. شاید به جرات بتوان گفت اگر مرتضی پورعلیگنجی در دقیقه ۷۷ اخراج نمیشد، این بازی با همان کیفیت پایین و عاری از هر نوع هیجان به سمت مساوی بدون گل پیش میرفت. با این حال آن اخراج، طبیعتا تراکتور را بالا کشید، امیرحسین حسینزاده که در بهترین فرم خودش قرار دارد یک گل خوب زد و نهایتا وقتی به نظر میرسید تراکتور در این بازی به برتری دست یافته، گل استثنایی مارکو باکیچ از روی ضربه کاشته همه چیز را به مساوی کشاند. به این ترتیب مسابقهای که حتی ارزش پنج دقیقه بحث هم نداشت، حسابی در فضای مجازی مورد توجه قرار گرفت و هواداران به ابعاد مختلف آن پرداختند. برویم و چند تصویر از این بازی ببینیم.
فریاد سرنوشتساز کریم
کریم باقری نشان داد حتی اگر پرسپولیس بدون سرمربی بازی میکرد هم احتمالا بهتر از حضور وحید هاشمیان بود! کریم که برخلاف میل باطنیاش هدایت پرسپولیس را در بازی با تراکتور پذیرفته بود، یک مساوی آبرومندانه از تبریز گرفت. کمترین کار او این بود که سر آن کاشته سرنوشتساز لحظات پایانی، دیگران را منع کرد و گفت فقط باکیچ باید ضربه را بزند. به این ترتیب هافبک مونتهنگرویی که کاشته قبلی را به تیر زده بود، این یکی را به تور دوخت و به پاس انتخاب باقری، در آغوش او آرام گرفت. اینکه چرا باکیچ قبلا کاشته نمیزد، یکی از صد سوالی است که باید از هاشمیان پرسید!
اوریه؛ نهچندان آماده
به نظر میرسد حتی تمرینات بدنسازی و آمادهسازی کادر وحید هاشمیان در پرسپولیس هم مطلوب نبوده. در تمام طول این مدت همه منتظر پایین آمدن دوز هپاتیت سرژ اوریه بودند تا او مجوز بازی بگیرد. در این زمان طولانی، مدافع راست فرانسوی مشغول تمرین بوده و قاعدتا باید از نظر فیزیکی آماده میبود، اما او هنوز در فرم مطلوب نیست. البته که ماهها دوری از میادین هم در این زمینه بیتاثیر نیست. اوریه در همین دو بازی نشان داده اگر به سطح مطلوب برسد، به درد پرسپولیس خواهد خورد. با این حال همین که حضور او فعلا یعقوب براجعه را از ترکیب خارج کرده، خودش غنیمت بزرگی برای پرسپولیسیها محسوب میشود!
گنجی، کنعانی؛ کجایید؟ کجایید؟
گفتیـم کـه لحظه سرنوشتساز مسابقه، اخراج پورعلیگنجی بود که به بازی تب و تاب داد. او اواخر مسابقه به شکل ناشیانهای از مهدی هاشمنژاد جا ماند و چارهای جز انجام خطا و دریافت کارت زرد دوم پیش رویش باقی نماند. این بد است که مدافع ملیپوش پرسپولیس به این شکل از بازیکن رقیب جا میماند. الان واقعا اختلاف سطح محسوسی بین پورعلیگنجی و ابرقویی وجود ندارد. حتی خود کنعانیزادگان هم افت کرده و نیمه اول مرتکب یک اشتباه فاحش شد که با خوششانسی او به خیر گذشت. افول مدافعان پرسپولیس، پارسال هم یکی از نقاط ضعف این تیم بود و به نظر میرسد آن داستان همچنان ادامه داشته باشد.
فرشاد احمدزاده؛ کابوس بیپایان
فرشاد احمدزاده تمام نمیشود، بلکه از پستی به پست دیگر منتقل میشود! عجیب این که طبق روال معمول، باز هم ارنج اصلی قرمزها شب قبل از بازی لو رفته بود و همه در جریان بازگشت پرشکوه فرشاد به جمع یازده نفری اصلی بودند! او البته این بار در پست تخصصی خودش یعنی وینگر راست به میدان رفت و به اندازه زمان حضورش در پست دفاع چپ آزار دهنده نبود. احمدزاده به خاطر جنگندگی و توان توپگیریاش برای این بازی دشوار انتخاب شد و البته از میانههای نیمه دوم جای خودش را به اوستون اورونوف داد. با این حال واقعا سطح کیفی او برای تیمی که دنبال جام است، کافی به نظر نمیرسد.
چه کار سختی داری اوسمار!
اوسمار ویرا هم که دیر به ایران رسیده بود، این بازی را از روی سکوها تماشا کرد. البته که سرمربی جدید پرسپولیس نمیتواند خیلی از نتیجه کسب شده ناراضی باشد. بالاخره آنها از مدافع عنوان قهرمانی یک امتیاز گرفتند؛ از تیمی که در دو بازی قبلی 10 گل به ثمر رسانده بود و خبرنگارانش در نشست خبری پیش از مسابقه دنبال یک برد پر گل بودند. با این حال، حتما مربی برزیلی از همان بالا متوجه شده چه کار سختی در پرسپولیس دارد؛ تیمی با مدافعان آسانگیر، بدون هافبک میانی خلاق و تنها یک مهاجم که اگرچه فوتبالیست بدی نیست، اما به اندازه کافی هوش و سرعت عمل ندارد. ببینیم چه میکنی؟