جام جهانی خط پایان نسل فرسوده است
113140
جوانگرایی؛ دوره گذار فوتبال ملی
امروز 13:26
در گستره هیاهوی فوتبال ایران، جایی که شور و اشتیاق با ناامیدی توأمان جاری است، خط دفاع تیم ملی در امتداد دوره امیر قلعه‌نویی متأسفانه به سمبل ناکارآمدی و آشفتگی بدل شده است. بی‌انگیزگی آشکار و تکرار اشتباهات فردی، حاصل انتخاب‌های ناصحیح و مدیریت ناکافی کادر فنی، وضعیت تیم را به نقطه‌ای رسانده که حتی در مقایسه با دوره کی‌روش یا اسکوچیچ، فاصله عمیقی از نظر انسجام و شفافیت تاکتیکی دیده می‌شود.

روزنامه گل

سید فرشاد فیض آبادی - در گستره هیاهوی فوتبال ایران، جایی که شور و اشتیاق با ناامیدی توأمان جاری است، خط دفاع تیم ملی در امتداد دوره امیر قلعه‌نویی متأسفانه به سمبل ناکارآمدی و آشفتگی بدل شده است. بی‌انگیزگی آشکار و تکرار اشتباهات فردی، حاصل انتخاب‌های ناصحیح و مدیریت ناکافی کادر فنی، وضعیت تیم را به نقطه‌ای رسانده که حتی در مقایسه با دوره کی‌روش یا اسکوچیچ، فاصله عمیقی از نظر انسجام و شفافیت تاکتیکی دیده می‌شود. با دیدن بازی‌های آن دوره‌ها، خط دفاع و میانی به مراتب منسجم‌تر و هماهنگ‌تر بودند اما امروز بازیکنان این بخش نه تنها انگیزه کافی ندارند بلکه به دلیل فرسودگی و ضعف عملکردی، بارها و بارها راه دروازه را برای حریفان باز می‌کنند. معضل دروازه‌بانی نیز مزید بر علت شده است و سنگربانان ما در این سال‌ها نتوانسته‌اند ناکامی‌های دفاعی را پوشش دهند، بلکه خود به معضلی مضاعف تبدیل شده‌اند.

با تأکید بر این واقعیت‌ها، نباید وقت را صرف تحلیل‌های تکراری و بی‌ثمر کنیم. مسیر واقع‌بینانه و عملی این است که اگر جام جهانی پیش رو به هر دلیل از دست برود، باید این شکست را به چشم فرصتی استثنایی برای شروعی جدی‌تر و علمی‌تر ببینیم. ادامه سیاست‌های فعلی فدراسیون فوتبال اشتباهات را عمیق‌تر می‌کند، منابع را هدر می‌دهد و امید به پیشرفت را کاهش می‌دهد. در عوض، سرمایه‌گذاری بی‌کم و کاست روی فوتبال پایه، شناسایی دقیق استعدادهای نوجوان و آموزش آنان با بهره‌گیری از روش‌ها و استانداردهای جهانی، بهترین کاری است که می‌توان انجام داد.

در این رویکرد، نه تنها بازیکنان متناسب با نیازهای حرفه‌ای فوتبال روز دنیا تربیت می‌شوند، بلکه انگیزه و خلاقیت در آنان دمیده می‌شود که از مهم‌ترین مولفه‌های موفقیت در فوتبال معاصر است. کشورهای پیشرفته در فوتبال بازیکنان‌شان را از سنین پایین با آزمون‌ها و استانداردهای علمی انتخاب کرده و تمرین می‌دهند تا توانایی‌های تخصصی، سرعت عمل، هوش بازی و روحیه رقابتی آن‌ها به شکلی هدفمند شکل بگیرد. این کار نیازمند مدیران و مربیان آگاه، امکانات مناسب و برنامه‌ریزی دقیق است.

بنابراین، پیشنهاد راهبردی و حیاتی این است که فوتبال ایران به جای دویدن به دنبال نتایج زودگذر و متکی بر نسل‌های فرسوده، با آینده‌نگری و دوراندیشی به فوتبال پایه برنامه دهد. تیم ملی باید مرحله به مرحله از آکادمی ها و مدارس شروع کند تا به استادیوم‌های جام جهانی برسد؛ مسیر طولانی که جز با شناسایی، آموزش و بهره‌وری از جوانان مستعد میسر نیست.

خط دفاع و میانی تیم ملی امروز به شدت نیازمند بازسازی کیفی است؛ این بازسازی فقط زمانی موفق خواهد بود که با ساختارها و افراد تازه شروع شود، با جذابیت‌های نو و نه با همان تکرارهای خسته‌کننده پیشینیان. همچنین، دروازه‌بانی که پیش تر خط مقدم دفاع بود، امروز باید به عنوان نقطه قوت و پشتوانه مطمئن تیم مطرح گردد و این جز با آموزش‌های مدرن و حمایت مستمر میسر نمی‌شود.

در نهایت، اگر این ایده تبدیل به برنامه‌ای تحول‌آفرین شود و تولید بازیکنان حرفه‌ای بر پایه استعدادیابی دقیق و تربیت فنی پیشرفته شکل گیرد، فوتبال ایران می‌تواند ‌به دور از هیاهوهای صنفی و فشارهای رسانه‌ای، مسیر توأم با صلابت و پیشرفت را طی کند. جام جهانیِ از دست رفته، می‌تواند آغاز یک فصل جدید و طلایی برای فوتبال کشور باشد؛ فرصتی که به جای غم، باید به عنوان نقطه امید و مقاومت در برابر بحران‌های کنونی دیده شود.

با این رویکرد واقع‌بینانه و علمی، می‌توانیم به این باور برسیم که بازگشت به ریشه‌ها، توجه به نوجوانان و آموزش حرفه‌ای، کلید طلایی حل معماها و پیچیدگی‌های امروز فوتبال ملی است. مسئله‌ای که اگر به آن توجه نشود، آینده‌ای تاریک‌تر از امروز در انتظار خواهد بود و اگر به درستی مدیریت شود، فردایی دور نیست که دوباره شاهد تیمی توانمند، شاداب و منسجم در میادین جهانی باشیم.ایران به سلامت باد!


داغ ترین خبرها
تازه ترین خبرها