روزنامه گل
شاهین طهرانی - ناکامیهای مقطعی در فوتبال همیشه بخشی از ماهیت این رشته پرهیجان است. مربیان بزرگ دنیا بارها با شرایطی روبهرو شدهاند که از کنترلشان خارج بوده و مسیر موفقیت را به بنبست رسانده است. اما در فوتبال ایران، این ناکامیها تنها به اتفاقات درون زمین محدود نمیشود؛ گاهی ساختارهای مدیریتی و تصمیمات متناقض فدراسیون، بیش از هر حریف آسیایی یا داخلی، به تیمها و مربیان لطمه میزند. نمونه بارز این وضعیت را میتوان در سپاهان و سرمربیاش، محرم نویدکیا، مشاهده کرد؛ مردی که با برنامهای روشن پا به میدان گذاشت، اما خیلی زود ابزارهای اصلی کارش از او گرفته شد.
سپاهان در آستانه آغاز لیگ قهرمانان آسیا با مصدومیت شوکهکننده محمد کریمی روبهرو شد. کریمی نه فقط یک بازیکن معمولی، بلکه قلب تپنده خط میانی زردپوشان بود؛ مهرهای که بهدلیل شش ماه دوری از میادین، ناخواسته برنامههای فنی نویدکیا را دچار فروپاشی کرد. هر مربی در چنین شرایطی بهدنبال یک جایگزین مطمئن میگردد و سپاهان هم آلوز را به خدمت گرفت تا این زخم بزرگ را التیام دهد. اما اینبار داستان وارد مسیر دیگری شد: شکایت تراکتور، ورود فدراسیون و ممنوعیت بازی آلوز، همه امیدها را در نطفه خفه کرد.
در این میان، رفتار فدراسیون فوتبال بیش از هر چیز سوالبرانگیز است. چرا وقتی پای بیرانوند در میان بود، همه موانع کنار رفت و این بازیکن توانست برای تراکتور به میدان برود، اما حالا در ماجرای آلوز، همان فدراسیون راهی کاملاً متفاوت را در پیش گرفته است؟ آیا قانون در فوتبال ایران بسته به نام تیم و بازیکن تغییر میکند؟ این تناقض آشکار نهتنها به اعتبار فدراسیون لطمه میزند، بلکه به طور مستقیم سرنوشت یک تیم ایرانی در آسیا را هم تحتتأثیر قرار داده است.
محرم نویدکیا درست در لحظهای که باید تیمش را برای تقابل با قدرتمندترین رقبای آسیایی آماده میکرد، ناچار شد بدون بهترین هافبک خود و بدون بازیکن جایگزین وارد میدان شود. این وضعیت را نمیتوان به بیبرنامگی یا ضعف فنی او نسبت داد؛ چرا که از یک طرف مصدومیتهای غیرقابل پیشبینی گریبان سپاهان را گرفت و از طرف دیگر، تصمیمات سلیقهای و متناقض فدراسیون دست او را بست. عملاً مهمترین ابزارهای تاکتیکی از این مربی گرفته شد و او با دستانی بسته به استقبال رقابتها رفت.
در این شرایط، اگر سپاهان در هفتههای نخست دچار لغزش یا افت نتیجه شود، باید واقعیتها را دید و قضاوت منصفانه داشت. نویدکیا مقصر نیست که فدراسیون فوتبال در پروندهای مشابه دو تصمیم متفاوت اتخاذ کرده است. او مقصر نیست که یک مصدومیت سنگین، کل ساختار خط میانی تیمش را فرو ریخت. مقصر اصلی همان ساختاری است که سالهاست بهجای ثبات، با سلیقه و رابطه تصمیم میگیرد و مربیان و باشگاهها را تاواندار میسازد.
اینروزها بارها شنیدهایم که فوتبال ایران به یک استراتژی تازه برای حضور موفق در آسیا نیاز دارد. اما تا وقتی تصمیمگیریها اینگونه غیرشفاف و ناعادلانه باشد، هر مربی ایرانی یا خارجی که روی نیمکت تیمهای ما بنشیند، با چنین مشکلاتی دست و پنجه نرم خواهد کرد. سپاهان و نویدکیا تنها قربانی جدید این چرخه معیوب هستند.
در نهایت باید گفت اگر در هفتههای آینده سپاهان نتوانست نتایجی در حد انتظار بگیرد، پیش از آنکه انگشت اتهام به سوی محرم نشانه رود، باید نگاهی به دفتر فدراسیون و تصمیمات آن انداخت. بیثباتی، تناقض و نبود عدالت در اجرای قوانین، نهتنها آینده یک بازیکن یا یک تیم، بلکه اعتبار فوتبال ایران را به بازی گرفته است. محرم نویدکیا بیش از آنکه به فکر طراحی تاکتیکهای هجومی یا چیدمان خط میانی باشد، حالا مجبور است با تبعات اشتباهات و بیعدالتیهای ساختاری بجنگد؛ جنگی که شاید هیچ مربی بزرگی از آن سربلند بیرون نیاید.
با همه اینها آرزو میکنیم که رقابتهای آسیایی پنجره ای تازه برای تیمی باشد که عنوان نماینده فوتبال ایران را به دنبال خود دارد و کامیابی های طلایی پوشان از همین اولین دیدارشان در رقابتهای سطح دوم آسیا آغاز شود.
#شاهین طهرانی #سپاهان #تراکتور #علیرضا بیرانوند #فدراسیون فوتبال #پیج رسمی روزنامه گل