بازهم حواله به روزهای آینده!؟
روزنامه گل
معصومه صالحی-شنبه هواداران تجمع کردند و یکشنبه ریکاردو ساپینتو پیام داد که ازشرایط نقل و انتقالات راضی نیست. در این شرایط بازهم سر و کله علی تاجرنیا پیدا شد و ضمن اینکه مثل همیشه وانمود کرد که هیچ نقشی در نقل و انتقالات و شرایط فعلی باشگاه ندارد، بازهم وعده خبرهای خوب و خرید چند بازیکن در روزهای آینده را داد! یکی از همان وعده های سرخرمن که چندماه است از تاجریا و جویباری و بابایی و دیگران می شنویم و هرگز خبری از آنها نشده است. انگار حرف مدیران استقلال یکی است و هربار که سوال کنید فقط می گویند چند روز دیگر و هفته آینده و هیچ وقت هم تغییر موضع نداده و حرف شان را عوض نمی کنند!
برای این پاسخ های تکراری و سرکاری جناب تاجرنیا فقط یک سوال باقی می ماند؛ در این چند روز آینده قرار است چه اتفاقی بیافتد که در 6-7 ماه قبل امکان انجام دادن آن نبود؟ اصلا این همه مدیر از صبح تا شب در آن باشگاه چه می کنند و کار و وظیفه روزمره آنها چیست که تقریبا هیچ خروجی جز انتخاب ساپینتو و قرارداد بستن با عارف آغاسی و رستم آشورماتوف نداشته است؟ البته آقایان مدیر جام حذفی را هم به پای خودشان می نویسند و می گویند دیدید با کار نکردن ما توانستیم چند تیم لیگ یکی را ببریم و در آخرین لحظات وقت اضافه دوم یک گل به ملوان بزنیم و قبل از رفتن به ضیافت پنالتی ها قهرمان شویم!
تاجرنیا در بخش دیگری از صحبت هایش گفته وظیفه او ساختار سازی است. حالا از کدام ساختار حرف می زند؟ آوردن یک خانم گمنام که کمترین تسلط و سررشته را از فوتبال دارد به عنوان سخنگوی باشگاه؟ خانمی که علاوه بر بحث برانگیز بودن نحوه انتخابش شائبه سیاسی بودن انتخاب اش هم مطرح است و هیچ کسی درباره آن شفاف سازی نمی کند؟ خانمی که با سوتی های پی در پی باعث خنده و تمسخر باشگاه می شود یا سخنان نسنجیده اش گاهی حاشیه ساز می شود؟ از این یکی که بگذریم به انتخاب کلارنس سیدورف به عنوان مشاور می رسیم. چندصد هزار دلار بی زبان را به این بنده خدا داده اند که به خرج باشگاه همراه همسر ایرانی اش به تهران بیاید و چند جلسه نمادین برگزار کند و برود! برود از آن سر دنیا برای سرمربی تیم تعیین کند که حق انتخاب کدام بازیکن ها را برای تیمش دارد و تبدیل به سرباری روی بارهای استقلال شود!
اگر هنر و توانایی شما این است همان بهتر که جمع کنید و بروید. وقتی حرف از ساختار می شود یعنی آکادمی باشگاه را توسعه دهید و متحول کنید. نه اینکه با رفیق بازی یک مدیر کاملا نا آشنا و نا مربوط را بالای سر تیم های پایه بگذارید. کار ساختاری یعنی کمپ حجازی را کامل کنید و ساخت یک ورزشگاه خانگی را آغاز کنید. کار ساختاری یعنی در شمال یا جنوب کشور یک هتل و کمپ تمرینی برای تیم بسازید. کار اصولی یهنی منابع درآمدی پایدار ایجاد کنید. البته منظور در فضای فوتبالی و تبلیغاتی و رسانه ای است، نه با انداختن یک کشتی به دریا! آقای تاجرنیا، آوردن یک آدم گمنام به عنوان سخنگو یا دادن چندصدهزار دلار به یک پیشکسوت خارجی و سپردن گوشت به دست گربه با دادن اختیارات نقل و انتقالات به او که آژانس نقل و انتقالاتی دارد اسمش کار ساختاری نیست.
