روزنامه گل
معین احمدوند- تیم ملی فوتبال کشورمان با کسب تساوی در یک بازی سخت و نفس گیر مقابل ازبکستان، موفق شد برای هفتمین بار و چهارمین دفعه متوالی صعود خود را به جام جهانی در فاصله دو بازی تا پایان دور مقدماتی قطعی و مسجل کند.
با اینکه شاگردان امیر قلعه نویی توانستند دو مرتبه نتیجه باخت را به تساوی تغییر دهند اما به هیچ وجه نمی توان بر نقاط ضعف آشکار این تیم پیر، مسن و تا حدودی بی انگیزه چشم بست. بیراه نگفته ایم که اگر مهدی طارمی در ترکیب حضور نداشت، شایسته قبول شکست برابر ازبکستان بودیم.
طارمی در یکی از بهترین شب های فوتبال ملی اش ناجی و منجی تیم لقب گرفت و با یک بریس عالی، ایران را از یک باخت خانگی مفتضح برابر ازبکستان بدون ماشاریپوف و اورونوف نجات داد.
اگر کمی از جو برپایی جشن صعود زودهنگام در گروهی نسبتا آسان و راحت فاصله بگیریم و نگاهی منطقی به شرایط تیم ملی داشته باشیم، احتمالا متوجه خواهیم شد که تیم امیر قلعه نویی چه از نظر تاکتیکی، چه از لحاظ روحی و مسائل انگیزشی و حتی از منظر میانگین سنی اصلا در وضعیت خوبی به سر نمی برد.
ماشین حساب میانگین سنی ترکیب اولیه تیم ملی در جدال با ازبکستان را عدد 30/2 نشان میدهد. ضمن اینکه هشت بازیکن از یازده بازیکن داخل زمین، سن و سالی بیشتر و بالاتر از سی داشتند.
پس از پايان جام ملتهای آسیا 2023 در قطر، بارها و بارها و به کرات مطبوعات و رسانهها در کنایه و لفافه و با زبان مستقیم و غیرمستقیم اشارات زیادی به جوان سازی ترکیب تیم ملی و عوض شدن و تغییر پیدا کردن نسل فوتبال ملی داشتهاند. در واقع این مسئله در ابعاد بزرگتر، جنبه مهم تری از برخی جهات به خود پیدا می کند.
باید اذعان داشت بازیکنی که بیشتر از یکبار در آوردگاه بسیار مهمی به نام «جام جهانی» حاضر بوده و بازی کرده، در مقایسه با بازیکنی که آنچنان تجربه زیادی در دیدارهای سرنوشت ساز و حائز اهمیت ملی ندارد اما پر از انگیزه و انرژی بی حد و حصری است، بی شک فرق های عظیم و بزرگی دارد.
واقعیت امر اینجاست که اگر بخواهیم با همین بازیکنان در جام جهانی 2026 به میدان برویم و بازی کنیم-که احتمال رخ دادن این قضیه، بعید و دور از ذهن نیست-امکان دارد اتفاقات تلخ و گزنده ای به مثابه جام جهانی قطر به اعتبار و شخصیت فوتبال ملی لطمات و صدمات زیادی وارد کند.
ناگفته نماند که معضل تیم ملی کنونی فقط به همین مسئله نسل عوض کردن مربوط نمی شود و در بازی اخیر برابر با ازبکستان همگان به خوبی مشاهده کردند که برخی بازیکنان همچون علیرضا جهانبخش، شجاع خلیل زاده، محمد حسین کنعانی زادگان و علی الخصوص علیرضا بیرانوند چقدر ضعیف و به دور از همان فرم و آمادگی همیشگی در زمین مسابقه ظاهر شدند. البته نمایش پر از عیب و ایراد گلر شماره یک تیم ملی در مجالی دیگر کلی جای بحث و نقاط نظر فراوان دارد و واقعا معلوم و مشخص نیست که چرا پس از بازی تراکتور برابر پرسپولیس، بیرانوند هیچ وقت آن بیرو سابق نشد.
به هر روی، هشدارها از همین حالا برای تیم ملی به صدا درآمده و اگر با همین دست فرمان، قرار بر این باشد که همچنان با قوت و بدون خستگی ادامه دهیم، نه تنها امیر قلعه نویی بلکه تمامی افتخارات سابق او و نمایش خوب شاگردانش در گذشتهای نه چندان دور هم زیر ذره بین می رود.
ژنرال باید مطلع و آگاه باشد که هیچ فردی با حب و بغض از عملکرد تیم ملی انتقاد نمی کند. مورد انتقاد واقع شدن، همیشه با قصد و غرض و بغض شخصی همراه نیست و الزاما هیچ ارتباطی میان این ماجرا یافت نمی شود. استفاده مکرر و بیش از حد از دو واژه «حب و بغض» تنها بهانه ای بیش نیست و ممکن است همین اصطلاحات، بعدها زمینه ساز ایجاد توهمات عجیب و غریب و باورنکردنی در اردوی ملی پوشان شود. با وجود این اوصاف، مجموعه تیم ملی و تک تک افراد حاضر در این تیم کار بسیار مشکل و دشواری در پیش رو دارند و بدانند که از همین زمان فعلی، هوا شدیداً ابری و طوفانی است!