روزنامه گل
نسلی که امروز بین افکار عمومی به «تیم ۹۸» مشهور شده، در نیمه دوم دهه نود میلادی شکل گرفت و خاطرات زیادی برای ایرانیان ساخت. این تیم ابتدا با هدایت محمد مایلیکهن در جام ملتهای آسیا ۱۹۹۶ و سپس در انتخابی جامجهانی ۱۹۹۸ و مرحله نهایی این بازیها حضور یافت. مربیان بعدی تیم ملی در آن مقطع والدیر ویرا و جلال طالبی بودند. جام ملتهای آسیا ۲۰۰۰ هم عملا پایان کار بخش زیادی از ستارههای آن دوران بود.
دستاوردها
قطعا مهمترین قابی که از این تیم در ذهن مردم باقی مانده و به نوعی آن را جاودان کرده، صعود به مرحله نهایی جامجهانی ۱۹۹۸ فرانسه بود. این صعود، از مسیری بسیار پرپیچوخم رقم خورد؛ از شکست غیرمنتظره برابر قطر در مرحله گروهی تا باخت نزدیک و دردناک به ژاپن در پلیآف و در نهایت کامبک حیرتانگیز در ملبورن مقابل استرالیا. این، مسابقهای است که بیشتر از ربع قرن، حتی سالگرد آن هم در ایران پاس داشته میشود. با این حال تیم ملی پیش از آن فرصت داشت با اقتدار قهرمان جام ملتهای آسیا ۹۶ شود، هرچند بازی نیمهنهایی را در ضربات پنالتی به عربستان باخت. از نظر کیفی، واقعا در آن دوره حقمان قهرمانی آسیا بود. به یاد بیاورید زمانی را که کرهجنوبی ۶ گل و عربستان در مرحله گروهی ۳ گل از ایران خوردند.
ناکامیها
تیم ۹۸ با وجود برتری برابر آمریکا در مرحله گروهی جامجهانی فرانسه، در بازی سوم مقابل آلمان نمایش ضعیفی ارائه داد و ۲برصفر شکست خورد. آن آلمان، واقعا تیم ضعیفی بود و اگر بازیکنان فوتبال خودشان را بازی میکردند، شاید میتوانستیم این تیم را شکست بدهیم. با این حال به نظر میرسد سقف ذهنی بازیکنان و حتی مدیران فوتبال ایران بعد از بردن آمریکا پر شده بود و هر چه زودتر میخواستند به تهران برگردند. عجیب اینکه گفته میشود مدیران فدراسیون برای بلافاصله بعد از بازی با آلمان بلیت برگشت هم گرفته بودند و این یعنی یکدرصد هم احتمال بردن ژرمنها و صعود به یکهشتم نهایی را نمیدادند! بعدتر هم که این تیم در جام ملتهای ۲۰۰۰ لبنان با جلال طالبی تغییر سیستم داد و با شکست برابر کرهجنوبی در یکچهارم نهایی، یک تورنمنت کاملا ناموفق را پشت سر گذاشت.
چهرههای شاخص
سرتاسر این تیم پر از ستارههای سرشناس و نامدار بود که خیلی از آنها هنوز هم در حافظه مردم باقی ماندهاند. این گنجینه نفیس با احمدرضا عابدزاده درون دروازه شروع میشد، در خط دفاعی با امثال نادر محمدخانی، محمد خاکپور، مهدی پاشازاده، جواد زرینچه، رضا شاهرودی و مهرداد میناوند ادامه یافت، در خط میانی به ستارگانی همچون کریم باقری، حمید استیلی، علیرضا منصوریان، سیروس دینمحمدی و مهدی مهدویکیا میرسید و در خط حمله هم با دو فوق ستاره ماندگارش یعنی خداداد عزیزی و علی دایی پایان مییافت.
نقطه عطف
بیگمان بزرگترین نقطهعطف و شاید میراث اجتماعی تیم 98، دو جشن خیابانی خودجوشی بود که بعد از برتری برابر استرالیا و آمریکا در خیابانهای ایران راه انداخت. مخصوصا پایکوبی خیابانی پس از حماسه ملبورن، کاملا غریزی و معصومانه بود و خیلی از مردم بعد از بیرون آمدن اصلا نمیدانستند چطور باید خوشحالی کنند!
نکته طلایی
شاید یکی از اسرار مهم محبوبیت نسل 98 این بود که آن زمان، همه ما زندگی سادهتر و روزگار خوشتری داشتیم. نیمه دوم دهه هفتاد خورشیدی، عصر برخی گشایشهای سیاسی و اجتماعی و نیز ثبات اقتصادی در کشور بود. دل خوش، راحتتر پیدا میشد و در این میان تیم ملی هم با ستارگان توانمندش مشغول دلبری کردن از مردم بود.