روزنامه گل- شما یادتان نمیآید، زمانی در فوتبال ایران یک باشگاه نجیب و دوستداشتنی به اسم تراکتورسازی داشتیم که همه ایران برایش احترام قائل بودند؛ تیمی که وقتی سالها در دسته پایینتر حضور داشت، همه لحظهشماری میکردند برای این که به سطح اول فوتبال ایران برگردد. وقتی برگشتند، همه این موفقیت را جشن گرفتند و خودشان را در شادی تبریز شریک دانستند. همان اوایل وقتی برنامه نود یک نظرسنجی در مورد پرشورترین هواداران فوتبال ایران گذاشت، از سراسر کشور پیامک بود که به سود تیم تبریزی راهی سامانه 200090 میشد. مردم لقب پرشورها را برای تراکتور جاودانه کردند، اما کسی نمیدانست خیلی زود از این همه «شور» فقط «شر» باقی خواهد ماند.
حتما یک عده دسیسه کردند. حتما یک عده خیانت کردند و گروه بیشتری گرفتار جهالت شدند. توطئهای رقم خورد که آن تیم زیبا با آن همه جاذبه تبدیل به خاطرهای غبار گرفته شد و جای خودش را به این تیم عصبی، پرخاشگر و دوستنداشتنی داد؛ تیمی که خیلی وقت است به زبان «فوتبال» حرف نمیزند، تیم سنگهای سرگردان به قصد جان آدمهای بیگناه. چرایی این خشم را کسی نمیداند. حتما عیب و اشکالاتی هست، حتما محرومیتهایی هست، اما کجای این کشور خالی از این داستانهاست؟ همه ما کم و بیش همین زخم را بر پیکر داریم. باز حداقل خاطر تراکتور و تبریز آنقدر عزیز بود که دومین ورزشگاه بزرگ بعد از انقلاب را آنجا ساختند. پس این همه نفرت و بیزاری از کجا سرچشمه میگیرد؟ هفت پشت غریبه با هم این کار را نمیکنند که ما میکنیم؛ ما هموطنان، ما همنوعان. یاد آن تراکتور معصوم به خیر....